Reportage of Harun Farocki 's solo Exhibition in Ab_anbar Art Gallery
گزارشی از نمایشگاه مروری بر آثار هارون فاروکی درگالری آإ/انبار
(گزارشی از نمایشگاه مروری برآثار هارون فاروکی در سازماناب )
سازماناب در تاریخ 13 شهریور1394 میزبان آثاری از هارون فاروکی بود.
مروری بر آثار فیلم ساز آلمانی تحت عنوان (( استعاره و سیاست ))
فیلم های به نمایش درآمده در این نمایشگاه به زبان آلمانی بود به همراه زیرنویس انگلیسی و متن ترجمه شده ی دیالوگ فیلم ها به زبان فارسی هم به صورت جزوه ای در اختیار مخاطبان قرار داشت .
فیلم سیاه وسفید( آتش مهار ناپذیر )که محصول سال 1969 بود به وسیله ی یک پروجکشن در قاب تقریبی 5/1*5/1 متر بر روی دیوار انتهای دالان به نمایش درآمده بود.این فیلم ماهیت رسانه را به چالش می کشید ، آیا شما شاهد تصویر ثبت شده ای از یک عکس هستی یا تصاویری متتحرک و پویا در رسانه ی ویدیو . فیلمی متشکل از هزاران تصویر که هر کدام از این تصاویر به تنهایی ، خود می توانند یک عکس هنری باشند. حتی در صحنه هایی از فیلم ،لحظاتی بود که ما را به یاد عکسهایی از باربارا کروگر (1) می انداخت ، عکسها و تصاویری برگرفته از رسانه های مختلف خبری و تبلیغاتی و در ادامه اعمال کنش هنرمند ، دخل و تصرفی هنرمندانه . فرآیند و روندی که در آن یک اثر هنری خلق می شود. هارون با بیانگری, روایتی کامل می دهد از پرسه ی خلق یک بمب ( بمب ناپالم ) از ایده تا اجرا. گویی به همان اندازه که روایتی می دهد، کامل و جامع، از موضوع فیلم ، درست ، همسنگ آن هم نمایشی می دهد از ساختار بیانی اش در حوزه ی هنر ، در رسانه ی ویدیو. فیلم آتش مهار ناپذیر فرآیندی بسیار کلی می دهد از رویکرد بیانی هارون و اینکه این هنرمند چگونه یک تصویر را پاساژ تصاویر دیگر می کند تا به یک کل منسجم برسد .
فیلم رنگی بازی های جدی 3 محصول سال 2009 . این فیلم که در دو قاب تقریبی 5/2*2 m در کنار هم بر روی دیوار سمت راست از سمت ورودی به وسیله ی دو ویدیو پروجکشن بر روی دیوار نمایش داده می شد به واقعیت های مجاز می پردازد . گاهی هر دو قاب تصویر هم زمان با هم دو تصویر متفاوت را نمایش می دادند، گاهی هر دو قاب تصویر هم زمان با هم دو تصویر متفاوت را نمایش می دادند، گاهی مخاطب شاهد تصویر یک قاب بود و قاب دیگر خاموش و گاهی تصاویر این فیلم دولته با یکدیگر جابه جا می شدند. در این فیلم هم هارون با توجه ویژه به جنبه های فرمی اثرش بیشتر دو پز مختلف تصویری ر ا برای مخاطب به نمایش می گذارد ، تصویری از جزء و تصویری از کل ، نمایی از نزدیک و نمایی از دور ، زاویه دیدی از پایین و زاویه دیدی از بالا ، تصاویری مجازی و تصاویری ثبت شده از لحظاتی در گذشته ، نمایی بسیار نزدیک از مردی با پوششی دیجیتالی در یک قاب و تصویری مجازی ای از آنچه که او ( مرد در حال بازی کامپیوتری ) آن را می بیند، در قابی دیگر . اما در اینجا شاید هارون مخاطبانش را دوباره با چالشی تازه تنها می گذارد. از پس جا به جا شدن و خاموش شدن پازل وار این فیلم دولت ، مخاطب با دو مفهوم متضاد مواجه می شود : با تصاویر مجازی و تصاویر ثبت شده از رویدادی برنامه ریزی شده در گذشته . در نگاهی ژرف تر به رویکرد مفهومی ویدیوی بازی های جدی 3 ، هارون تصویر سومی را به ما معرفی می کند . تصویری که شاید به اندازه ی ذرات مجازی (2) دیراک (3) در آنی از لحظه آفریده می شوند و از هم متلاشی می شوند ، البته این بار نه در خلاء ، که در ذهن مخاطب . این تصویر نه تصویر مجازی ای است که تخیل ما در فضای غیر فیزیکی آن را ترسیم و طراحی می کند و نه تصویری است در گذشته ، بلکه تصویر معلقی است در دو فضای مابین تصویر واقعی و تصویر حقیقی ، به عبارتی دیگر در نمایی دورتر انسانی که خود را به عمد در این فضای معلق رها می کند ، سعی در درک ملموس تری از حضور فیزیکی خود در یک فضای مجازی دارد، او به دنبال تصویر سوم دارد . تصویر سومی که ساختاری شبیه به ذرات مجازی دارندو در چشم به هم زدنی به واسطه ی ادراک های غریزی انسان ، موجودیتش تغییر ناپذیر است .
ویدیو رنگی 23 دقیقه ای فصل مشترک محصول سال 1995 میلادی هم چیدمانی بود مشتمل بر دو تلویزیون 24 اینچی قدیمی، چیده شده بر روی دو ستون به طول تقریبی 5/1 m ویدیوی ساخته شده بر اساس سفارشی از طرف موزه هنرهای معاصر شهر نیل بر فیلمی درباره ی کارش ( هارون فاروکی ) دوباره با زبان بیانی فاروکی بیشتر از هر مورد دیگر مواجه می شویم . تلویزیونهای که با کیفیتهای تصویری متفاوتشان با نمایش تصاویری باز و بسته از یک سکانس ، از لحظه و از یک موضوع با چشم و ذهن بازی می کنند . این بار موضوع مورد بحث میز تدوین فاروکی است و عناصر تصویری فاروکی از موس تا کیبورد و مانیتور و.....فاروکی در این ویدیو هم با اتخاذ رویکرد هایی عمیق به لحاظ مفهومی به جای خلق تصاویر جدید ، بازنگری ای داردبه تصاویری از فیلم های مستند,ساخته شده از قبل اش و به چرایی ضرورت یا عدم نیاز به خلق تصاویری جدید می پردازد،
فیلم رنگی 3 دقیقه ای دوبله محصول سال 2006 ، تک گویی بود از رابرت دنیرو (4) به هفت زبان مختلف. نمایی نسبتاً بسته از فیلم نیم تنه ی بالایی رابرت دنیرو در فضایی که دکوری شبیه آشپزخانه دارد و رابرت دنیرو که رو به مخاطب ، سخن می گوید و فیگوری از اسلحه کشیدن را به نمایش می گذارد, البته اسلحه ای رو به دوربین ، به نمایش می گذارد. این ویدیو که به وسیله ی یک مانیتور 20 اینچی نصب شده بر روی دیوار نمایش داده می شد در ابتدا یادآور زمانی دور است ، زمانی که ساکنین سرزمین برج بابل(5) از پس واقعه ی دیگر قادر به فهم سخنان هم نبودند. اما در ادامه مخاطب برای درک بیشتر، زبان بدن(6) رابرت دنیرو را زیر نظر می گیرد . در این دید، گویی مخاطب هر زبانی را درک می کند و دیگر نیازی به تجزیه و تحلیل نشانه های زبان شناسانه نخواهد داشت. در ترکیب بندی کادر فیلم دوبله ، فیگور انسانی ( رابرت دنیرو) بیشتر در سمت راست تصویر جای می گیرد و هارون سمت چپ تصویر را با جزئیاتی بسیار از یک فضای خانگی پر می کند. ترکیب بندی این فیلم هم در هم راستایی با فیلم های دیگر او از توجه هارون هم به جزء و هم به کل خبر می دهد.
فیلم رنگی 9 دقیقه ای ( بر ساختن فیلم های گریفیث ) محصول سال 2006 که به وسیله ی یک پروجکشن در قابی به اندازه ی تقریبی 5/1* 5/2 m بر رو ی دیوار به نمایش در آمده بود هم ، دوباره بازی دیداری است که هارون به آن می پردازد.در این فیلم هارون گاهی از همه ی کادر تصویرش استفاده می کند و گاهی فقط از یک نیمه ی کادر ( راست یا چپ) . این فیلم به صورت صامت است و دیالوگ هر سکانس از فیلم بعد از پخش تصاویر آن سکانس ، به صورت نوشتاری نمایش داده می شود. گویی هارون به لحاظ فرمی تصاویرش را در دنیای (صفر و یکی) نمایش می دهدقابی که به غایت ، تصاویر درونی اش را نه با خطوط عمودی و افقی جدا کننده ی قاطع، بلکه با مرزی نامشخص ، درسراسرقاب به حرکت در می آورد. تصاویر و متن دیالوگ مدام در حال حرکتند به سمت راست ، چپ، بالا و پایین قاب نمایش گویی شاهد یک صفحه از داده های صفر و یک هستی که مدام در حال خاموش و روشن شدند. البته در یک بخش کوتاه از این فیلم ، هارو ن با استفاده از کل قاب نمایش ، یک تصویر را درست به شکل قرینه در سمت راست و چپ تصویر می چیند و با برشی عمودی ساختار بازی تصویری خودش را دگرگون می کند. این فیلم که بازسازی صحنه ای از فیلم (تعصب 1916 ، اثر گریفیث است ، به بررسی و تحلیل شیوه ای داستان گویی نما / نمای متقابل می پردازد.
مرور آثار هارون فاروکی در تهران همکاری است میان سازماناب و ( گالری ای جی ) و به کوشش رضا حائری گرد آوری شده است . حمایت بنیادهارون فاروکی و انیستیتو گوته برگزاری این نمایشگاه را ممکن کرده است .
منابع و پاورقی ها :
1- بارباری کروگر: Barbara kruger هنرمند آمریکایی(1945)
2- ذرات مجازی: در دانش فیزیک یک ذره مجازی به انگلیسی (virtval partick) یک اغتشاش گذراست که بسیاری از ویژگی های یک ذره معمولی را داراست اما فقط در زمان محدودی وجود دارد . این مفهوم برآمده از نظریه اختلال در نظریه میدان های کوانتومی است که در آن بر همکنش های میان ذرات معمولی به شکل تبادل ذرات مجازی توصیف می شود.
3- پل آدرین موریس دیراک : Paul Adrienm Mourice Dirac
فیزیکدان و ریاضیدان بریتانیایی و از پایه ریزان مکانیک کوانتومی
4- رابرت دنیرو:/De/Niro Robert بازیگر ، کارگردان و تهیه کننده ی آمریکایی تولد: 1943
5- برج بابل: ساختمانی است که در سفر پیدایش اشاره شده است هم اکنون این برج نابودشده است . یکی از نمودهای این برج تابلوی نقاشی برج بابل پیتر بروگل است .
6- زبان بدن : Body Language به انواع شکل های ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره می کند که یک فرد از طریق رفتارهای فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی بکند با دیگران قادر است ارتباط برقرار نماید.
منتشر شده در ماهنامه هنر آگه-شماره۲-صفحه سی و دو