Reportage of Elmira and Parviz Roozbeh's Exhibition in Etemad Art Gallery

گزارشی از نمایشگاه المیرا و ‌پرویز روزبه در گالری اعتماد

.
گالری اعتماد ۴ هفته گذشته میزبان آثار پرویز و المیرا روزبه با عنوان "رویا‌ها در پاریس - تهران" بود. ۱۲ اثر در قطع‌های بزرگ، تقریباً m ۵/۱×۱ ارائه شده با تکنیک رنگ روغن بر روی بوم و قاب شده با قابهای چوبی سفید رنگ.

وجه اشتراک آثار پرویز و المیرا

پرویز و المیرا در به کاربست رنگ به معنای واقعی توانا بودند. رنگهایی به غایت سرزنده و پویا، رنگهایی که گویی همه از جعبه‌های مداد رنگی‌های کودکی یمان به مدد پرویز و المیرا رفته‌اند. هرچند که رنگ غالب آثار پرویز و المیرا رنگهای گرم و به خصوص قرمز بود، اما حضور تمام رنگ‌ها در کنار هم، کنشی را به وجود می‌آورد از جنس وجد.

هر رنگ پاساژی بود برای رنگ کناری و کناریش. از دیگر مشترکاتی که در آثار پرویز و المیرا دیده شد حضور همه جا گیر بافت بود. قابهایی که انبوهی از بافتهای مجازی را به تصویر می‌کشیدند، بافتهای مجازی‌ای که از فرط ساخت‌و‌ساز ماهرانهٔ پرویز و المیرا در حال ارتقاء درجه به مقام واقعیت فیزیکی بودند تا ببارند بر سر مخاطبان بارش شادی را.

در آثار پرویز و المیرا فرم‌ها و حجم‌ها و رنگ‌ها همه جا بودند و لحظهٔ آسایش را مجالی نمی‌دادند تا خود نمایی کند درست به مانند کودکانی که درکی از دمی نشستن را ندارند و اندیشیدن را به آینده موکول می‌کنند چرا که هیچ‌گاه فرصت نشستن و اندیشیدن ندارند، خوب تا به اینجا شاید در اولین لحظه برخورد مخاطب با آثار، فعل فاعلانگی بیشتر نمود پیدا کند تا فعل اندیشیدگی اما با تأملی بیشتر در آثار، این فعل اندیشیدگی است که بازنمود خود را اعلام می‌کند و مخاطب را درگیر چالشهای غالباً سوال برانگیز درونی می‌کند. آثار پرویز و المیرا از لحاظ ساختاری آثاری هستندبسیار نزدیک به هم چه از لحاظ گشاده دستی درارائهٔ فرم و رنگ و چه د رساختمان کلی، در چینش و ترکیب بندی عناصر، در آثار هر دو هنرمند آن ورود به اثر در مختصات هر جایی است و به نوعی بیننده را از مفعول به فاعل بدل می‌کندتا خود راه ورودیش را دریابد. دیدگاه مارکسیستی‌ای که هر دو هنرمند را در بر می‌گیرد از دیگر موارد مشخص و مشترک بین آثار است. چه عروسک‌ها و اسباب بازی‌های المیرا و چه چهل تکه نقش‌ها و چه تکه بافتنی‌های پرویز، همگی راوی ی فرهنگ و اقتصاد و سیاست در متن زمان هستند و با بکارگیری ی المانهای ملموس و آشنای هر زمان در بستر یک جامعه اشاره‌ای دقیق‌تر به زمان می‌کنند.

المیرا و پرویز به طرز هوشمندانه‌ای جان کودکانگی را پوییده‌اند، یافته‌اند، پالاییده‌اند تا ابزاری باشد برای روایت (آدم بزرگ‌ها) پرویز و المیرا در معنای عام ساختار گریز‌ها را احضار کرده‌اند تا ساختارگرا‌ها را عیان کنند و این تناقص و جناس‌‌ همان نقطهٔ اوج آثار را در نمودار افقی - عمودی ی، ساخت - محتوا یا مجاز مرسل - استعاره۱ نشان می‌دهد. رنگهای همه جا گیر چه در غالب فرم تکه‌های بافتنی و چه در قالب عروسک‌ها و اسباب بازی‌ها از چه می‌گویند. فرم‌های همه جا گیر در سرتا سر پهنای اثر با ازدحام گیج کننده خودچه می‌گویند. شهروندان سرزمین پرویز و المیرا چرا همه جا را پر کرده‌اند پلاکارد‌هایشان (فرم و رنگ مختص به کاراک‌تر خودشان) و جالب آنکه با این همه هیاهوی بصری‌ای که دارند به غایت سکوت را اختیار کرده‌اند.

صورتک‌هایی خندان، با چشمهای ورقلمبیده، ارائه شده در فرمهای معصوم کودکانه و شاد در مقام انگاره تصاویر مرسل یاکوسن سرشار از شادیت می‌کند اما در مقام استعاره ترسی عجیب را دامن می‌زند.

و حالا نوبت مخاطب است که دریابد مختصات مکان و زمانش را در این فراوانی و اثر را کامل کند.

تفاوتهای آثار پرویز و المیرا

با وجود تمام وجوه مشترکی که در آثار المیرا و پرویز به چشم می‌خورد تفاوتهای ویژه‌ای هم در نوع بیانی آثارشان وجود دارد. پرویز در آثارش عناصر پیش زمینهٔ المیرا را در پس زمینه از حجم به سطح بدل می‌کند، تکه تکه می‌‌‌کند و می‌چیند اما خوانش پذیر و پرتره وفیگور پرویز و المیرا را در پیش زمینه ارائه می‌کند.

اما المیرا گرایشات شمایل نگاشتی۲ بیشتری در آثارش وجود دارد از باب اسفنجی و پاتریک۳ گرفته تا دیگر شخصیتهای انیمیشنهای آشنای دیگر مثل بره ناقلا۴.

که خود این دیدگاه فضایی را بازگو می‌کند. برای بحثهای گسترده شمایل نگاشتی۵ و حتی شمایل‌شناسی آثار المیرا که در اینجا مجال این بحث نیست.

المیرا عروسک‌ها و اسباب بازی‌هایش را با تأکیدبر حجم و بافت و فرم در پس زمینه یک مغازه، یک اتاق، یک خیابان می‌چیند و این تفاوت بیان در نسل پدر (پرویز) و نسل دختر (المیرا) بسیار تأمل برانگیز است. پرویز به نحوهٔ هوشمندانه تأکیدی دارد بر ابرمنها۶ اما المیرا با اعتماد به نفسی آشکار از نهاد۷ سود می‌جوید و باز این تفاوت بین آثار پرویز و المیرا در لایه‌های زیرین و پنهانی خود فریاد می‌زند از دیدگاه‌های مارکسیستی ی این دو هنرمند. گویی آثار پرویز و المیرا هم دیگر را تکمیل می‌کند و ارائه آثار هر هنرمند (پرویز و المیرا) بدون آثار دیگر ناقص می‌ماند. نمایش هم زمان آثار پرویز و المیرا نقطهٔ توازن و برابری ی کفه‌های ترازوی ابرمن، نهاد است. که از عمده امتیاز‌ها ممتاز ویژهٔ آفرینش اثر هنری است، که پرویز و المیرا در کنار هم توفیق دست یابی به آن را داشته‌اند. البته قابل ذکر است که این توازن را باید درجنبهٔ ضمنی آن مورد توجه قرار داد.

فاطمه بهمن سیاهمرد
پاورقی‌ها: ۱. نظریه یاکوبسن درباب نشانه‌شناسی /صفحه ۱۶۹/ روشن‌شناسی هنر / نوشتهٔ لوری آدامز /ترجمه علی معصومی / نشر نظر ۲. رویکرد در باب تجربه و تحلیل آثارهنری / صفحهٔ ۵۱/ روش‌شناسی هنر / نوشتهٔ لوری آدامز / ترجمهٔ علی معصومی / نشر نظر ۳. انیمیشنی به نام باب اسفنجی محصول کشور آمریکا کمپانی ی نیکلودین ۴. انیمیشنی به نام بره ناقلا محصول کشور بریتانیا توسط آردمن انیمیشن ۵. تمایز میان شمایل انگاری و شمایل‌شناسی را پژوهشگر دیگری از واربورگ به نام سرارتنت گمبریج مشخص کرد/ صفحهٔ ۵۲/ روش‌شناسی هز/ نوشتهٔ لوری آدامز / ترجمه علی معصومی / نشر نظر ۶. بکولا در باب آفرینش اثر هنری / صفحه ۶/ هنر مدرنیسم / نوشتهٔ ساندروبکولا / ترجمهٔ روبین پاکباز و گروهی از مترجمان / نشر فرهنگ معاصر ۷. یکی از تزهای ساندرو بکولا درباب آفرینش اثر هنری / صفحه ۶/ هنر مدرنیسم / نوشتهٔ ساندرو بکولا / ترجمه روبین پاکباز و گروهی از مترجمان / نشر فرهنگ معاصر

منتشر شده در وب سایت خبری هنری هنر آنلاین. .