Reportage of Reza Aramesh's solo Exhibition in Ab_anbar Art Gallery

 

گزارشی ار نمایشگاه رضا آرامش در گالری آب/انبار

 تولید واقعیت از روی نسخهٔ قدیمی‌ / نگاهی به چیدمان رضا آرامش در گالری ˝آب/انبار˝

˝در ۱۱: ۰۸، ۲۳ اسفند ۱۳۸۴˝ مجموعه‌ای ست از آثار متاخر رضا آرامش فارغ التحصیل دانشگاه گلد اسمیت لندن و ساکن انگلیس که از ۵ دی ماه در گالری ˝آب/ انبار˝ به نمایش در آمده است.
تولید واقعیت از روی نسخهٔ قدیمی‌ / نگاهی به چیدمان رضا آرامش در گالری ˝آب/انبار˝

سرویس تجسمی هنرآنلاین : گالری "آب / انبار" از ۵ دی میزبان آثار عکس، چیدمان و فیلم رضا آرامش شده است. این مجموعه در سالن ۱ چیدمانی از ریسه‌های نئونی با ترکیب نهایی "در ۱۱: ۰۸، ۲۳ اسفند، ۱۳۴۸" یعنی عنوان نمایشگاه را به نمایش می‌گذارد.

سالن ۲، این مجموعه به نمایش یک اسلاید سیاه و سفید به همراه یک چیدمان اختصاص پیدا کرده و سالن ۳، دو عکس بزرگ را بر روی دیوار‌هایش دارد. در راهروی میان سالن ۲ و ۳ هم یک عکس سیاه و سفید از آرامش نصب شده است. درسالن ۴ این مجموعه هم یک فیلم ۱۶ میلی متری نمایش داده می‌شود.

آنچه در ادامه می‌خوانید، نگاهی به نحوهٔ چیدمان و تحلیلی کلی از آثار رضا آرامش به ترتیب سالن‌های مجموعه است.

سالن ۱ در طبقهٔ زیر همکف که چیدمانی نئونی از آرامش را به نمایش گذاشته، پیش درآمد مناسبی برای مخاطب است تا آنچه در ادامه با آن روبرو می‌شود را در بستری ملموس‌تر درک کند. نتیجهٔ نهایی چیدمان ریسه‌های نئونی زمینهٔ ذهنی مناسبی برای مخاطب ایجاد می‌کند، زمینه‌ای که از یک زمان و تاریخ مشخص سخن می‌گوید، اما بدون قید مکان. البته در کاتالوگ همین نمایشگاه بعداً قید می‌شود که این تاریخ دقیقاً اشاره به کدام واقعه دارد، اما زمان و تاریخ نمایش داده شده در سالن ۱ و نحوهٔ چیدمان به زبانی دیگر گفتگو می‌کند. نور کمی که از این چیدمان به دالان سالن ۱ تابیده می‌شود تنها منبع نوری است که وجود دارد.

فضای کلی دالان بی‌هیچ عنصر دیگری در همنشینی با این نور، شاید تداعی کنندهٔ یک دوره است، دوره‌ای همراه با نوعی دل زدگی و کمی حس شکنجه. شاید تداعی کنندهٔ یک دورهٔ پایان ناپذیر و تکراری است، وقایعی که همیشه تکرار می‌شوند، اما در مختصات زمانی و مکانی متفاوت و با دخالت مستقیم نوع بشر. چیدمان نئونی، نور، فضای کلی تا ورودی کوتاه و باریک سالن، این عناصر همگی در همنشینی با هم روایتی کامل از کلیات آثار آرامش می‌دهند. روایتی از ایدئولوژی‌ای که آرامش برای خلق آثاری که بعداً به آن اشاره خواهد شد در پس ذهن خود از آن سود می‌جوید.

سالن ۲ فتواینستالیشنی را نمایش می‌دهد. نام این اثر "اقدام ۱۴۰" است. این بار آرامش تصویر یک مرد نیمه عریان را در حالتی بسیار آسیب پذیر و پشت به دوربین در میان انبوهی از سنگ و فلز به تصویر می‌کشد، اما این تصویر نه عکسی چاپ شده بر سطحی صاف و صیقلی بلکه اسلاید پروجکشنی است بر روی گوشهٔ سمت چپ و پایین دیوار روبرویی سالن از سمت ورودی. اندازهٔ تقریبی قاب این اسلاید ۷۰*۱۰۰ cm است و پروجکشنی که اسلاید را نمایش می‌دهد بر روی پایه‌ای قرار دارد که از متریالی شبیه به سیمان ساخته شده. در پلان جلو‌تر و بهتر است بگویم پلان جداکنندهٔ مخاطب از فضای نمایش اسلاید، پیچه‌ای متراکم از سیم خاردار چیده شده. سیم خارداری که گویی قبلاً از آن استفاده نشده و نو به نظر می‌آید. "اقدام" ۱۴۰ آنچنان که در کاتالوگ اشاره شده؛ تصویری است که مستقیماً وام دار یک عکس خبری است. عکس اولیه یک مظنون نیمه عریان و چشم و دست بسته فلسطینی را نشان می‌دهد که توسط سربازان اسرائیلی به یک ایست بازرسی در نابلس منتقل می‌شود. هنرمند با حذف سربازان اسرائیلی از عکس اولیه، آرامش مخاطب را می‌گیرد و آنچه مخاطب در ادامه با آن روبرو می‌شود ترس، اضطراب و لحظهٔ پیش از واقعه است.

گویی آرامش به خوبی واقف است که دلهره‌های پیش از طوفان به مراتب سنگین‌تر از دلهره‌های لحظات طوفانی است. چه بر سر این مرد خواهد آمد، مردی که دستانش از پشت بسته شده، جورابی سفید رنگ به پا دارد، بدون کفش، نیمه عریان و تنها پاپوشی بسیار کوتاه به رنگ مشکی بر بدن دارد و چشم بندی سفید مانع از دیدن وقایعی می‌شود که قرار است بر سر او بیاید، گویی آرامش با حذف سربازان‌‌ همان چشم بند سفید را بر دیدگان مخاطبانش می‌زند و حذف سربازان، برای مخاطبانش هم نقش با چشم بند می‌شود. مرد در قسمت میانی تصویر ایستاده و تمام خطوط عمودی تصویر، چه می‌له‌هایی که پرچین‌ها بر روی آن‌ها نصب شده و چه اتاقکی که در گوشهٔ سمت راست تصویر می‌بینیم از قد مرد بلند‌تر است. خمپاره افکنی که گوشهٔ سمت راست و میانی تصویر است، در پوزیشنی قرار دارد که گویی اشاره به اندام میانی مرد می‌کند و اگر از قبل در کاتالوگ این اطلاعات به مخاطب داده نشده بود- که این تصویر متعلق به واقعه ایست که در ۱۲: ۳۰ بعد ظهر سه شنبه بیستم دسامبر ۲۰۱۱ میلادی در کرانه باختری، شهر نابلس که مرد فلسطینی‌ای توسط سربازان اسرائیلی دستگیر شده- قوه تخیل مخاطب به شدت شروع به فعالیت می‌کرد. آیا اینجا آینده است و روباتهای هوشمند به انسان‌ها حمله کرده‌اند و هزاران روایت دیگری که می‌تواند با دیدن این تصویر به ذهن مخاطب رسوخ کند. مخاطب ناخودآگاه به گذشته، حال و آینده سفر می‌کند و آرامش با بیان تصویری بستری برای سفر مخاطبانش در زمان فراهم می‌کند.

در سالن ۳ دو عکس از آرامش با نام‌های "اقدام ۱۱۴" و "اقدام ۶۷" به ترتیب بر روی دیوار سمت چپ و دیوار روبرویی از سمت ورودی نصب شده است. "اقدام ۱۱۴" یک عکس سیاه و سفید سه لتی است در اندازهٔ ۱۹۰*۵/۲۴۴ cm که چاپی ازسیلرورژلاتین پرینت کشیده شده بر روی آلومینیم دارد. تصویری از اجرایی که بر گرفته از سناریویی بر اساس رویدادی واقعی است.

این اجرا در سالن آینه کاخ مجلل ورسای "chateaversailles" به تصویر در آمده است. عکس ۱۳ مرد را نشان می‌دهد، ده مرد خوابیده بر زمین، دو مرد نشسته بر روی زمین در سمت چپ و راست عکس و یک مرد نشسته در منتها الیه سالن، همچنین یک لکهٔ سیاه در منتها الیه سمت چپ سالن که شاید بخشی از پوشش این افراد باشد. "اقدام" ۱۱۴ روایتی است از کشته‌های عراقی‌‌ رها شده در سنگر بعقوبه عراق، جمعهٔ سی‌ام ژوئیه ۲۰۰۴ میلادی. تمامی پز‌ها برگرفته از دیگر عکس‌های خبری همین واقعه است. این ۱۳ تن آنچنان در نقش خود فرو رفته‌اند که مخاطب را در فضای بین واقعی و فرا واقعی معلق نگاه می‌دارد و مکانی که برای اجرا انتخاب شده، کاخ ورسای هم به این معلق بودن، دامن می‌زند.

اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به پیشینهٔ این کاخ داشته باشیم، شامل مجموعه کاخ‌هایی است در نزدیکی شهر ورسای در نزدیکی پاریس که به عنوان بزرگ‌ترین کاخ‌های سلطنتی جهان شناخته می‌شود. لوئی چهاردهم برای کنترل بیشتر بر دستگاه‌ها ی دولتی و دربار در سال ۱۶۶۹ میلادی این کاخ را بنا نهاد. این کاخ محل زندگی و دربار حکومتی شاهان فرانسه بوده و معاهدهٔ ورسای که به جنگ جهانی اول پایان داد در این کاخ عقد شده است. در سال ۱۶۸۲ تا سال ۱۷۸۹ به اجبار انقلابیون خانواده سلطنتی به پاریس منتقل شدند. در قرن ۱۷ میلادی بود که قدرت پادشاهی لوئی چهاردهم در طول جنگ داخلی به واسطهٔ تضعیف طبقه نیمه فئودال نجیب زادگان فرانسه متمرکز‌تر شد و این طبقه منکوب قدرت مطلق سلطنت شدند. حکومت این کار را با تغییر کاربری کاخ ورسای از یک منزلگاه شکاری به زندان مطلا که در آن دادگاه پادشاهی گسترش یافته را بسیار ساده‌تر می‌شد تحت نظارت داشت انجام داد.

گویی کاخ ورسای هم در طول تاریخ خودش پزهایی متفاوتی را به خود گرفته و اجراهای متفاوتی را از سر گذرانیده، از منزلگاه شکاری تا زندان مطلا، گویی کاخ ورسای به طرزی عجیب، عجین است با اجراهای آرامش با اینکه بسیار با هم بیگانه‌اند. آرامش با نگاهی تیز بینانه این دو روایت را در بستر دیگری بازخوانی می‌کند و بسیار به جاست که در اینجا به نوشتهٔ نویسنده الجزایری آلبرکامو اشاره کنیم، که افراد را چون ناظران توصیف می‌کند، ناظرانی که شرح حال خود را در بستر دیگران می‌گوید، دیگرانی از او جدا افتاده و آرامش با صراحت بیانی بی‌بدیل نوشتهٔ این نویسندهٔ اگزیستانسیالست قرن بیستمی را به تصویر می‌کشد و بی‌هیچ قصدی برای تصویرسازی کلمات را بازآفرینی تصویری کرده است.

اثر دوم آرامش با نام "اقدام ۶۷" عکسی است سیاه و سفید به اندازهٔ ۷۰*۱۲۴ cm و بازهم چاپی از سیلرورژلاتین پرینت کشیده شده بر روی آلومینیوم. این عکس دو مرد را در حال حمل یک مرد دیگر نشان می‌دهد و پنج مرد دیگر حیران و منفعل و روبه هر طرف ایستاده‌اند. این اجرا در "کنوود هاسل" (kenwood House) به تصویر درآمده، خانهٔ بزرگی در شمال غربی لندن متعلق به سدهٔ ۱۸ میلادی. در این خانه نقاشی‌های بسیار با ارزش از نقاشانی چون فرانس هالس، جاشوا ریندولدز، آنتونی وان دیک، ویلیام ترنر، فرانسوا بوشه، تامس لاورنس و توماس گینزبارو که اکثرا جزو اعضای اکادمی سلطنتی انگلستان و ازهنرمندان قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی و در دورهٔ رمانتیسیسم و باروک هستند دیده می‌شود. این اجرا روایت واقعه‌ای در ۲۴ فوریه، ۲۰۰۹ در موگادیشو است. ترکیب بندی این عکس بسیار نزدیک به اثر the entombment)) از کاراواجو است. در این عکس نیز ترکیب بدن‌های افراد به گونه‌ای است که هر کدام پاساژ یا واسطه‌ای منطقی برای فرد ماقبل و مابعد خود هستند. علاوه بر فیگورهایی که در اجرای آرامش حضور خود را ثبت کرده‌اند ۵ فیگور دیگر هم گویی از قرن ۱۷ میلادی در عکس او اعلام حضور می‌کنند. این ۵ فیگور در روی چهار تابلوی نقاشی که بر روی دیوار نصب شده به‌‌ همان اندازهٔ فیگورهای زندهٔ اجرای آرامش منفعلند به جز یک مورد (تابلوی ردیف میانی از پایین) و جالب آنکه نگاه و پوزیشن زن در این تابلو دقیقاً هم نقش و همانند فیگور زنی است که در تابلوی کاراواجو دیده می‌شود. گویی تمام گذشتگان از اروپائیان قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی تا معاصران خاور نزدیک در انتظارند، انتظاری که به قول شاملو بی‌رحمانه به طول می‌انجامد. این اثر هنرمند، را نمونهٔ معاصر اثر قرن شانزدهمی (the entombment) می‌توان به حساب آورد.

این دو اثر وقایع عصر حاضر را در بستری از آثار قرن ۱۶ و بیشتر ۱۷ میلادی در می‌آمیزد. اما چرا آرامش بیشتر به سمت آثارقرن ۱۷ میلادی رفته. قرن ۱۷ میلادی مرحله ابتدائی ورود اروپا به دوران جدید از قرون وسطی ست. این دوره را با شاخصه‌هایی چون عصر طلایی هلند، جنبش فرهنگی باروک، لویی چهاردهم، انقلاب علمی و بحران عمومی در اروپا می‌شناسند، اصطلاح بحران عمومی از این جهت برای این دوره در نظر گرفته شده که در اروپا جنگ سی ساله، جنگ عثمانی، پایان قیام هلند، تجزیه کشور لهستان - لیتوانی و جنگ داخلی انگلستان رخ داد. برخی مورخان، گسترهٔ بحران عمومی در سده ۱۷ میلادی را به کل جهان تعمیم داده‌اند چه از سقوط امپراطوری می‌نگ در چین و استعمار قاره آمریکا به وسیله اروپا و در خاور نزدیک، قدرت گرفتن امپراطوری عثمانی، صفوی و مغول با اتمام این سده اروپا به همت دانشمندانی نظیر نیوتون، گالیله و دکارت، هوک و گیلبرت و... با لگاریتم، برق، تلسکوپ، جبر، جاذبه، قوانین حرکت، نیوتون، فشار هوا و ماشین‌های محاسبه گر آشنا شد.

حالا در سال ۲۰۱۴ بعد از گذشت این دورهٔ زمانی این بحران عمومی به کجا کشیده؟ گویی به بحرانی عمومی، هنوز ما‌‌ همان جهان در حال جنگیم. با پیشرفت‌های علمی اما نه در جهت تحقیق و پژوهشی بی‌طرفانه که در خدمت قدرت‌ها. بر اساس ایدهٔ واقعیت حاد "ژان بودریار" جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز پسامدرنیته و پساساختارگرای فرانسوی، جهان پسامدرن، جهانی وانموده است و به عبارتی دیگر واقعیت در آن تولید می‌شود. شاید آرامش سعی در نمایش دادن پروسهٔ تولید تکراری واقعیت ازروی نسخهٔ قدیمی‌اش است و بی‌هیچ قضاوتی از ما هم دعوت می‌کند تا با هم به نظارهٔ این پروسهٔ تکراری بنشینیم اما این باره بدون هیجانات تروماتیک، چرا که ما از آخر واقعه با خبریم.

اثر "اقدام" ۷۲ نیز که بر روی دیوار راهروی میانی سالن ۲ و ۳ نصب شده یک عکس سیاه و سفید در ابعاد ۷۰*۱۲۴ cm است. بازهم چاپی از سیلرورژلاتین پرینت، کشیده شده بر روی آلومینیم. این اثر نیز دقیقاً هم راستا و هم جهت با آثار "اقدام" ۱۱۴ و "اقدام" ۶۷ و در‌‌ همان بستر خلق شده. "اقدام ۷۲" تصویری است از سیزده مرد که ۱۲ تن آن‌ها بر روی زمین کنار هم در خود پیچیده‌اند و یک مرد که در حالتی کاملاً منفعل نسبت به وقایع دیگردر گوشهٔ سمت راست عکس و رو به دوربین نگاهی پرسشگرانه به مخاطب دارد. "اقدام ۷۲" اجرایی است بر اساس واقعه‌ای در ۷۲: ۱۴ آوریل، ۱۹۵۰، ده مایلی شمال شرق سئول، کره. در این عکس چهار تابلوی منظره از دورهٔ رمانتیسیسم بر روی دیوار نصب است، پرده‌ها و کنسول‌هایی بسیار مجلل به همراه یک لوس‌تر بسیار ظریف از کریستال و کفپوشی متناسب با فضای کلی سالن، دیده می‌شود و بازیگران اجرای آرامش بسان بردگانی‌اند در دربار پادشاهی، انسان‌ها ی معاصری که در برابر تابلوهای کادر سلطنتی قرن ۱۶ و ۱۷ تا به غایت ممکن سرخم کرده‌اند گویی هم "کنوودهاوس" و هم بازیگران اجرای آرامش در دورهٔ رمانتیسیسم غرق شده‌اند، آن‌ها از هم دور افتاده‌اند و یکی غرق در رمانتیکی از جنس شوق و شور و بی‌خبری و دیگری در رمانتیک رنج و زحمت و فریاد. اما باز هر دو از یک موضوع حرف می‌زنند، از دورهٔ رومانتیسیسم. آرامش با تأمل بسیار در بین انبوهی از عکس‌های خبری از آن واقعه به پزهایی دست پیدا کرده که در اجرا‌هایش صریح‌ترین روایت را از واقعه می‌دهند. گویی مردی که در سمت راست عکس "اقدام" ۷۲ ایستاده‌‌ همان مرد غیر نظامی کره‌ای مظنون به کمونیست است با‌‌ همان حالتی که در عکس اولیه خبری دیده می‌شود ودر "اقدام" ۷۲ مرد خیره به مخاطب با نگاهش پرسشی را بیان می‌کند. اما در عکس اصلی خبری مرد چشم بندی بر صورت دارد و این مرکز دایره هدف که بر قلبش سنجاق شده است که ایجاد پرسشگری می‌کند. آرامش با اثر "اقدام" ۷۲باز بی‌هیچ قضاوتی مخاطب را به چالش می‌کشد، دقیقاً از‌‌ همان نوع چالشی که در فتواینستالیشن اعمال کرده.

در سالن ۴ یک فیلم ۱۶ میلی متری با نام "اقدام ۱۴۱" نمایش داده می‌شود. (نه آنچه منظور بود)، نخستین اثر آرامش که حاوی تصاویر متحرک است.

این فیلم با پیروی از یک الگوریتم تصاویر دوتایی تکرار می‌شود که در آن هر تصویر امکاناتی می‌آفریند که سبب پیشبرد احتمالی دیگر می‌شود، ترکیب بندی‌ای شبیه به ترکیب بندی اثر "اقدام" ۶۷. پیکره‌هایی که هر کدام پاساژی هستند برای پیکره‌های ماقبل و مابعد خود. این فیلم با یک اثر صوتی ارایه می‌شود که با مشارکت هنرمند ایرانی (پویا احصایی) ساخته شده است. این فیلم نیز به وسیلهٔ یک پروجکشن بر روی دیوار روبروی سالن ۴ از سمت ورودی به نمایش در می‌آید. در مختصات میانی سالن بر روی زمین دو نیمکت در کنار هم و در یک راستا گذاشته شده تا به مخاطبان اجازه دهد در پوزیشنی از قبل انتخاب شده به تماشای فیلم بنشینند، فیلم آرامش مجموعه تصاویری است از لحظه‌های انتخاب شده از فیلمهای دیگر، مجموعه‌ای که از ابتدا تا به انت‌ها مردانی اسلحه به دست را به نمایش می‌گذارد. مردانی از هر سن و با هر ایدئولوژی و با هرظاهری. گاهی با یک کلاه کابویی گاهی با یک کلاه بافتنی، گاهی کلاه سربازی، گاهی نقاب و گاهی پارچه‌ای که با آن سرو صورت خود را پوشانیده‌اند. گاهی در خرابه‌های داخل شهری، گاهی خارج از شهر، گاهی در خیابان‌ها، گاهی در داخل خانه‌ها، گاهی سفید پوست و گاهی هم سیاه پوست. همگی و همگی زائیده یا مشترکی در اندامشان در حال رشد و نمو است. زائیده‌ای به نام اسلحه، گویی اسلحه جزئی از اندام‌های بدنشان به سان دست و پا شده است.

گویی انسان‌ها ی جهش یافته فیلم آرامش دوباره تأکیدی دارند بر واقعیت حاد بودریار، این واقعیتی است که تولید شده. صدایی که همراه با ویدئو پخش می‌شود آنچنان هم راستا با فیلم و تأثیر گذار است که مدام تنش و اضطراب را در مخاطب تشدید می‌کند اما فیلم آرامش بیش از آنکه نمایشی باشد از خشونت یا جنگ، دوباره مخاطبش را به چالش فرامی خواند. تمامی آثاری که در این مجموعه ارایه شده به مخاطب گوشزد می‌کند؛ نگران نباشید اتفاق جدیدی نخواهد افتاد. ما فقط وقایع گذشته‌های دور را با مصالح معاصر، درجایی دیگر، باز آفرینی (تولید) می‌کنیم. واقعیتی که تولید ی تکراری و بی‌پایان دارد.

در این نمایشگاه کاتالوگی از آثار آرامش هم ارائه می‌شود. در این کاتالوگ نوشته‌ای به قلم دیوید ترپ، گردانندهٔ مستقل و بنیان گذار پرفورمنس استودیو، آورده شده است. بخش‌هایی از این گزارش به استناد اطلاعات مندرج درکاتالوگ گرد آوری شده

منتشر شده در وب سایت خبری هنری هنر آنلاین.

 .